اجازه دهید با یک سوال شروع کنم. به نظر شما چرا در گذشته برخی روش های بازاریابی مانند نامه مارکتینگ یا توزیع تراکت بازدهی مطلوبی نداشت، اما امروزه این روش ها با استقبال بیشتری مواجه شده و نتایج مثبتی به دنبال دارند؟ چه تغییری در بازار رخ داده است که تأثیرگذاری این روش ها را افزایش داده؟
در گذشته، بسیاری از صاحبان کسب و کار بدون هیچ گونه شناخت دقیقی از مخاطبان خود، به هر فردی که از کنار مغازه یا دفترشان عبور می کرد، نامه یا تراکت ارائه می دادند. این رویکرد ناآگاهانه باعث می شد که افراد اغلب بدون توجه، نامه یا تراکت را مچاله کرده یا دور بیندازند. اما امروزه، کسب و کارها همین اقدامات را با رویکردی علمی و هدفمند انجام می دهند. ابتدا بازار هدف خود را به دقت شناسایی می کنند، مشخص می کنند چه افرادی، در چه مناطقی و با چه ویژگی هایی به محصولات یا خدمات آن ها نیاز دارند. سپس با این اطلاعات دقیق به سراغ تبلیغات می روند که نتیجه آن به طور طبیعی مثبت تر است.
بازار هدف به گروهی از مشتریان بالقوه گفته می شود که شما قصد دارید محصولات یا خدمات خود را به آن ها عرضه کنید. این گروه ها می توانند به بخش های کوچکتری تقسیم شوند که هر یک بر اساس معیارهایی مانند سن، مکان جغرافیایی، سطح درآمد و سبک زندگی دسته بندی می شوند. با شناسایی دقیق مخاطبان هدف، می توانید به راحتی تصمیم بگیرید که کسب و کار خود را در کجا و چگونه بازاریابی کنید تا بیشترین تأثیر را داشته باشید.
فرض کنید شما یک برند پوشاک ورزشی دارید. بازار هدف شما ممکن است افرادی باشند که به ورزش علاقه مند هستند و به طور منظم ورزش می کنند. اما این بازار هدف بزرگ را می توان به بخش های کوچکتری تقسیم کرد.
برای مثال:
با شناسایی این بخش ها، شما می توانید تبلیغات خود را به طور خاص برای این گروه ها طراحی کنید، مثلا تبلیغات در باشگاه های ورزشی، شبکه های اجتماعی مرتبط با ورزش، یا همکاری با اینفلوئنسرهای ورزشی برای جذب مخاطبان مورد نظر. این باعث می شود که بازاریابی شما دقیق تر و مؤثرتر باشد.
برای رونق کسب و کار، ضروری است که بازار هدف خود را مشخص کنید. دلایل اهمیت این امر به شرح زیر است:
با مشخص کردن بازار هدف، می توانید بازاریابی خود را به گونه ای تنظیم کنید که نتایج بهتری به دست آورید و در نهایت، کسب و کار خود را به طور مؤثرتری توسعه دهید.
درک تفاوت بین مخاطبِ هدف و بازار هدف می تواند تاثیر زیادی بر استراتژی های بازاریابی شما داشته باشد. در اینجا توضیحاتی درباره این دو مفهوم آورده شده است:
مخاطبِ هدف به گروه خاصی از افراد اشاره دارد که شما قصد دارید پیام های بازاریابی خود را به آن ها ارسال کنید. این گروه معمولا بر اساس ویژگی های خاصی مانند سن، جنسیت، شغل، سطح درآمد، علایق، رفتار خرید، و یا موقعیت جغرافیایی تقسیم بندی می شود. به عبارت دیگر، مخاطبِ هدف شامل افرادی است که احتمال بیشتری دارد به محصول یا خدمات شما علاقه مند شوند و اقدام به خرید کنند.
مثال: اگر شما یک برند لوازم آرایشی جدید راه اندازی کرده اید، مخاطبِ هدف شما ممکن است زنان جوان و میانسال با درآمد متوسط به بالا باشند که به محصولات زیبایی و مراقبت از پوست علاقه دارند.
بازار هدف به یک بخش وسیع تر از جمعیت اشاره دارد که محصول یا خدمات شما برای آن طراحی شده است. این بخش از بازار شامل تمامی گروه های مشتریان احتمالی است که شما قصد دارید به آن ها محصولات یا خدمات خود را ارائه دهید. بازار هدف می تواند شامل چندین مخاطبِ هدف باشد و معمولاً به بررسی نیازها و خواسته های این بخش وسیع تر می پردازد.
مثال: در مورد برند لوازم آرایشی، بازار هدف ممکن است شامل تمام کسانی باشد که به استفاده از محصولات زیبایی و مراقبت از پوست علاقه مندند، نه فقط گروه خاصی از افراد.
با شناخت دقیق از این دو مفهوم و تفاوت های آن ها، شما می توانید استراتژی های بازاریابی خود را به طور مؤثرتری طراحی کرده و منابع خود را به طور بهینه تری تخصیص دهید.
پیشنهاد مطالعه: مزایای شناخت مخاطب هدف در رشد کسب و کار که باید بدانید
مشخص کردن بازار هدف یک فرایند کلیدی در بازاریابی است که به شرکت ها کمک می کند تا منابع خود را به طور مؤثرتر اختصاص دهند و استراتژی های بازاریابی خود را بهتر تنظیم کنند. برای شناسایی بازار هدف خود پیشنهاد می کنم به شیوه ی فیلیپ کاتلر چند سوال زیر را از خود بپرسید:
در زیر نیز چندین راهکار برای شناسایی و مشخص کردن بازار هدف آورده شده است:
با استفاده از این راهکارها، می توانید بازار هدف خود را به طور دقیق تر شناسایی کرده و استراتژی های بازاریابی خود را بر اساس نیازها و ویژگی های خاص آن تنظیم کنید.
شناسایی صحیح بازار هدف به کسب و کارها این امکان را می دهد که با تمرکز بر گروه های خاص و درک عمیق از نیازها و رفتارهای آن ها، استراتژی های بازاریابی خود را بهینه کرده و از رقبا پیشی بگیرند؛ چرا که بازاریابی در عصر حاضر یکی از ابعاد مهم کسب و کار است و در برنامه ی هر روز یک مدیر کسب و کار باید زمانی به بازاریابی اختصاص داده شود. و همانطور که در مقاله ی بالا خواندیم مشخص کردن بازار هدف و همچنین مخاطب هدف یکی از ارکان اصلی بازاریابی است. یک مدیر کسب و کار باید در کنار تمام مهارت ها و تجربه هایی که دارد بصورت علمی و اصولی به مباحث مدیریت، فروش، بازاریابی و … نیز بپردازد. برای یادگیری دقیق این علوم می توانید روی کمک مرکز مشاوره کسب و کار آکو حساب کنید. شرکت آکو برگزار کننده دوره های جامع حضوری و غیر حضوری در زمینه فروش، مدیریت و رهبری می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره تلفنی رایگان فرم زیر تکمیل نمایید تا با شما تماس حاصل شود.
منبع: مرکز مشاوره کسب و کار آکو